دریای پارس

زبان فارسی - ایران شناسی .تاریخ تمدن ها

دریای پارس

زبان فارسی - ایران شناسی .تاریخ تمدن ها

تمدن زاگرس رافدین - ادیان نخستین



تمدن زاگرس رافدین به تمدن جغرافیای رشته کوه زاگرس و دامنه های آن از جمله دشت و دامنه آن منتهی به رودهای  کارون ، دجله و فرات گفته می شود. این جغرافیا زادگاه تمدنهای نخستین است انسانها در حدود 40 هزار سال قبل در دره های این کوهستان بتدریج از زندگی شکارچی به دشتها آمده و زندگی کشاورزی و یکجا نشینی را شروع کردند و در فصل سرما و گرما بین دشت و کوه مهاجرت فصلی داشتند حوزه تمدن زاگرس رافدین در آن زمان پوشیده از جنگل و دارای انواع متنوع حیوانات همانند جنگلهای امروزی در آفریقا بودند. آنچه تمدن بین النهرین و یا تمدن رافدین و یا تمدن زاگرس نامیده می شود در واقع یک مجموعه به هم پیوسته است و مناسب است تمدن زاگرس رافدین خوانده شود. زاگرس خاستگاه اساطیر کهن - رب النوع ها- ایزدها و اله ها است که از جمله آنها می توان به اسطوره گیلگمش اشاره کرد.


ما ایرانی ها در ابتدا موحد نبودیم 

در تمدن زاگرس رافدین که نخستین تمدن شناخته شده جهان هست مردم بر اساس تجربه مادی و تجربی  خود خدایان متعدد داشتند 

مهمترین و شاید نخستین خدا خورشید بود زیرا انسانها در زندگی خود دریافته بودند که خورشید نقش اصلی در چرخه حیات بشر دارد اما این تجربه هم وجود داشت که آب هم نقش مهمی دارد و زندگی موجودات و گیاهان وابسته به آب هست پس کوههای پر برف که منبع رودخانه ها بود ورودخانه ها هم جزو خدایان قرار گرفت 

در شبهای تاریک ماه هم به بشر کمک می کرد سپس ماه هم جزو  ایزدان قرار گرفت 

بعد از آن بشر در تجربه زندگی متوجه اهمیت هرچه میشد آنرا در زمره ایزدان قرار می داد 

بعدها موضوع روح و چرخه مرگ و زندگی مطرح شد و روح پرستی و زنده بودن روح جزویی از مقدسات و آیینها شد

این چرخه خداپرستی قرنها و شاید هزاره ها ادامه یافت تا اینکه بشر  بر سر  کسب زمین و ثروت و دختران زیبا به رقابت پرداختند و جنگها روی داد در این میان افرادی نسبت به دیگران برتری یافتند و  در خود قدرت مافوق بشری پنداشتند عده ای بدور آنها جمع شدند و مقام ایزدی به آنها دادند 

این تجربه برای بشر پیش آمد که خورشید یا آب و یا ماه و رودهها که عوامل چرخه حیات هستند تحت تدبیر و مدیریت یک قدرت مافوق دیگری هستند که آن قدرت بی نهایت این تدبیر را هدایت می کند 

نام این قدرت و نظم کیهانی سوپر و مگا  را  واژه ای گذاشتند که تلفظ دقیق آن را نمی دانیم زیرا آنرا بر اساس سنگ نوشته ها و نمادها خوانده اند و به شکلهای مختلف خوانده می شود ولی آرت ، آرتا ، ارتا و اریته  نزدیک ترین خوانش و آوا خوانی نام آن قدرت سوپر مگا می باشد 

ارتا  یا اریته یعنی نظم کیهانی یا مدیریت کیهان و چرخه زندگی 

نماد ارتا  را بعدها بصورت صلیب چرخه یا سواستیکا 

ترسیم کردند . کهن ترین صلیبها در جغرافیای ایران بیش از هفت هزار سال کهنت یا قدمت دارد در تمدن زاگرس رافدین بعدها ادیان ابراهیمی شکل گرفت 

و خدایان ابراهیمی جایگزین آیرتا شد 

هدف ادیان ابراهیمی جلوگیری از جنگ و خونریزی و رفع ظلم و بردگی بود 

اما این هدف به درستی تحقق نیافت

ادیان زاگرس رافدین  اشاره به باورها و اعمال دینی تمدن‌های دامنه های زاگرس  و رافدین یا میانرودان (بین‌النهرین) باستان، به ویژه سومر، اکد، آشور و بابل بین سال‌های ۳۵۰۰ پیش از میلاد تا ۴۰۰ بعد از میلاد دارد. پس از این سال (۴۰۰ میلادی) آنها تا حد زیادی جای خود را به مسیحیت سریانی دادند. توسعه مذهبی میانرودان و فرهنگ میانرودان به‌طور کلی، به ویژه در جنوب، تحت تأثیر مهاجرت مردم مختلف به داخل و در سراسر منطقه قرار نگرفت. بلکه دین میانرودان یک سنت سازگار و منسجم بود که با نیازهای داخلی پیروان آن در طول هزاران سال توسعه، سازگار شد.

قدمت اولیه تفکر دینی زاگرس - میانرودان به اواسط هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد و پرستش نیروهای طبیعی را به عنوان تأمین کننده رزق شامل می‌شد. در هزاره سوم پیش از میلاد مسیح اشیاء عبادت شخصی‌سازی شده و به مجموعه‌ای گسترده از خدایان با کارکردهای خاص تبدیل شدند. آخرین مراحل شرک میانرودان، که در هزاره‌های دوم و یکم پیش از میلاد توسعه یافت، بر دین شخصی تأکید بیشتری کرد و خدایان را در یک سلسله مراتب سلطنتی قرار داده و خدای ملی سرپرست مجموعه خدایان بود.  ادیان زاگرس رافدین  سرانجام با گسترش ادیان ایرانی در طول شاهنشاهی هخامنشی و همچنین مسیحی شدن میانرودان در قرون ابتدایی میلادی رو به زوال گذاشت.

حدود سال ۱۷۵۰ پیش از میلاد، فرمانروای اموری‌تبار بابل، پادشاه حمورابی، بسیاری از مناطق میانرودان را فتح کرد، اما این امپراتوری پس از مرگ وی فروپاشید .سلسله اموریان  رافدین در سال ۱۵۹۵ پیش از میلاد پس از حملات مردم کوه‌نشین معروف به کاسی‌ها (کاسپی ها)  که از  غرب دریای کاسپی و  کوه‌های زاگرس آمده بودند و  بیش از ۵۰۰ سال بر بابل حکومت کردند، ساقط شد.

آشور که از قرن بیستم تا هجدهم پیش از میلاد با عنوان امپراتوری آشور کهن پیش از ظهور حمورابی قدرت اصلی در منطقه بوده‌است، بار دیگر با امپراتوری آشور میانه (۱۳۹ض تا ۱۰۵۰ پیش از میلاد) به یک قدرت اصلی تبدیل شد. آشور ،هیتی‌ها و میتانی را شکست داد و قدرت فزاینده آن ،پادشاهی نوین مصر را مجبور به عقب‌نشینی از خاور نزدیک کرد. امپراتوری آشور میانه در اوج خود از قفقاز تا بحرین امروزی و از قبرس تا غرب ایران امتداد داشت.

امپراتوری آشوری نو (۹۱۱–۶۰۵ پیش از میلاد) غالب‌ترین قدرت روی زمین و بزرگترین قدرت جهان بود که بین قرن ۱۰ پیش از میلاد و اواخر قرن ۷ پیش از میلاد دیده شده بود با امپراتوری که از قبرس در غرب تا مرکز ایران در شرق و از قفقاز در شمال تا نوبیا، مصر و شبه جزیره عربستان در جنوب امتداد یافته بود، تسهیل در گسترش فرهنگ و مذهب میانرودان تحت فرمان امپراتورانی مانند آشوربانی پال، توکولتی-نینورتای دوم، تیگلات-پیلسر سوم، شلمنسر چهارم، سارگون دوم، سنخریب و اسرحدون را فراهم آورده بود. در طول امپراتوری نو آشوری، زبان آرامی به عنوان زبان میانجی در امپراتوری و همچنین میانرودان پذیرفته شد. آخرین سوابق مکتوب به زبان اکدی متون نجومی مربوط به سال ۷۸ میلادی است که در آشور کشف شد.

این امپراتوری بین ۶۱۲ تا ۵۹۹ پیش از میلاد پس از یک دوره جنگ داخلی داخلی شدید در آشور که به زودی به بابل گسترش یافت سقوط کرد و میانرودان را در هرج و مرج قرار داد. سپس آشور ضعیف‌شده در معرض حملات ائتلافی از رعایای سابق خود، شامل بابلی‌ها، کلدانی‌ها، مادها، سکاها ،پارس‌ها، ساگارتی‌ها و کیمری‌ها در ۶۱۶ پیش از میلاد قرار گرفت. این نیروها توسط نبوپلسر از بابل و هوخشتره از ماد و پارس رهبری می‌شدند. آشور و نینوا در ۶۱۲ پیش از میلاد تصرف و منهدم شدند، حران در ۶۰۸ پیش از میلاد، کارکمیش در ۶۰۵ پیش از میلاد سقوط کرد و آثار نهایی حکومت امپراتوری آشور از دور-کاتلیمو (Dur-Katlimmu) تا ۵۹۹ پیش از میلاد ناپدید شد.


بابل در اواخر دوران قدرت و نفوذ شکوفایی کوتاهی داشت، در ابتدا تحت سلسله کلدانی، که بخش اعظمی از امپراتوری را که قبلاً توسط خویشاوندان شمالی آنها تحت سلطه بود، تصاحب کرد. با این حال، آخرین پادشاه بابل، نبونید که تباری آشوری داشت، توجه چندانی به سیاست نداشت و ترجیح می‌داد سین خدای ماه بابلیان را بپرستد و حکومت روزمره را به پسرش بلشاسر واگذار کند. 

در همین زمان  پارس‌ها و مادها در شرق  در حال افزایش قدرت بودند،  و امپراتوری هخامنشی در ۵۳۹ پیش از میلاد  بابل نو را فتح کرد، و تا سقوط هخامنشیان ادیان مختلف و خدایان متعدد  در تمام  جغرافیای زاگرس رافدین وجود داشت. 

ادامه دارد 

به نقل از مجله دریای پارس


تمدن زاگرس رافدین - ادیان نخستین، دکتر محمد عجم ، مجله دریای پارس  آبان   1400

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.